♥نسیم♥
عجب روزگاری شده...بعضی ادم ها در دنیا فقط اسم زنده بودن و نفس کشیدن را یدک میکشند... عمق وجودشان پراست از مرگ های تدریجی...مرگ های خاموش و بی صدا... همان ادم هایی را میگویم ک بزرگترین سهمشان از زندگی تنهایی است... ظلم بزرگی است ک ... ک احساسشان...نگاهشان...لبخندشان...نفس کشیدنشان... و تپیدن قلبشان برای دیگری باشد و سهم خودشان تنها...تنهایی است. یادمان باشد تا هستیم ب یاد هم باشیم موقع رفتن... فریاد صدایی ندارد... کاش کسی هم پیدا میشد ظرفیت ادم ها را می سنجید... من ک میمانم مگر یه ادم چقدر ظرفیت دارد... ک در دنیایی زندگی کند ک در گوشه گوشه اش گرگ هایی در کمین نشسته اند... نگاه ک میکنی... همه چیز ب اوج خود رسیده... تنهایی... فوران بغض ها... سکوت های مبهم... و... این دنیا ب کجا خواهد رسید... دنیایی ک... دنیایی ک قلب ادم هایش مملو از بی احساسی است... دنیایی ک تفاوت هایش هیچ گاه ب تفاهم تبدیل نمیشود... دنیایی ک همه خودرا نسبت ب دیگری رجحان میدهند... دنیایی ک دوستت دارم هایش مجازی است... دنیایی ک دیگر هیچ چیزش جنبه ی حقیقی ندارد... دنیایی ک ادم هادر افکارشان ان طور ک میخواهند زندگی میکنندو... وحتی زندگی هم جنبه ی حقیقی خودرا از دست داده... خدایا من ک دیگر در ذهنم نمی گنجد فقط خودت میدانی و بس... ک این دنیا ب کجا خواهد رسید... و این ادم ها چه چیزی از هم میخواهند...
Power By:
LoxBlog.Com |