♥نسیم♥

گاهی سکوت زیباترین کلام عاشقانه است...

هنگامی ک جمله ای برای وصف دلتنگی هایت نداری...

نوشته شده در شنبه 19 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 22:40 توسط نسیم| |

رسم دنیاست دیگر...

این روزها...

قریب ک شوی...غریبه میشوی...

پس از همان اول غریبه بمانی بهتر است...رفیق...

نوشته شده در چهار شنبه 16 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 17:51 توسط نسیم| |

ارزش گفتن ندارد...

خودت میدانی رفیق...ادم ها می ایند...می ایندک بشکنند...

استخوان ها رو نمیگویم..قلب ها را میگویم...

ادم ها نمی ایند ک بمانند. می ایند ک بروند...

و انقدر رفتنشان بی صداست...

ک تو تنها از دق کردن ثانیه ها میفهمی ک رفته اند...

و انوقت تو هستی و تو...

تو هستی و خودت و ثانیه های رفتن...

نوشته شده در سه شنبه 15 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 18:53 توسط نسیم| |

دریا باشی یا گودال... پر از اب...فرقی نمی کند.

زلال ک باشی...

اسمان در تو پیداست...

نوشته شده در سه شنبه 15 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 18:19 توسط نسیم| |

نوشته شده در سه شنبه 15 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 18:5 توسط نسیم| |

زندگیست...

هم میتواند دایره باشد...هم خط راست...

انتخاب با خودمان است..ک...

تا ابد دور خودمان بچرخیم....

یا تا بی نهایت ادامه دهیم....

 

نوشته شده در شنبه 12 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 21:24 توسط نسیم| |

بابای عزیزم ....

روزت مبارک...گاهی پشت لبخند و چهره ی مهربونت خستگی پیداست...

ولی با تمام اینا همیشه برا ما وقت داشتی...

شاید گاهی برا خیلی چیزا بی حوصله بودی ولی برا ما نه ...

حالا ک فکر میکنم...هیچ کادو...و هیچ چیزی تو دنیا نیست.

ک بشه با اون زحمات بی دریغ شما رو جبران کرد...

بابای گلم فقط میتونم بگم خیلی دوستت دارم.

و ارزوم کنار تو و خانواده بودنه...

سلامت باشی بهترین و مهربون ترین بابای دنیا...

نوشته شده در شنبه 12 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 20:16 توسط نسیم| |

چقدر زیباست وقتی ک بدانی از زندگی چه میخواهی...

چرانفس میکشی...وچرا گام برمیداری...

و چرا ب سمت چیزی ک اسمشو گذاشتی هدف حرکت میکنی...

و زیباتر از اون...زمانیه ک بر اسب تیزرو تلاش و پشتکارت سوار شدی و

از سنگلاخ های زندگی عبور کردی و بر بلندای قله ی ارزو هایت رسیدی...

انگاه پیاده شو...پشت سرت را نگاه کن...لبخندبزن...و تنفس کن هوای زندگی را..

از تهههه دل فریاد بکشش ک...ای دنیا تو حتی با بزرگترین موانعت هم نتوانستی حس

ناامیدی و شکست را جولان دهی... نتوانستی مرا دور بزنی.

ببین...حالا من تو را دور زدم.و ب انچه ک تو برایم محال میپنداشتی رسیدم...

اهای دنیا...این را هم بدان ک دیگر شکست ها نمیتوانند اطرافم پرسه بزنند.

البته گاهی می ایند سراغم ولی رهگذرند ...

انگار خودشان میدانند ک باید بروند...نمیدانی صعود چه حسی دارد...

نوشته شده در شنبه 5 ارديبهشت 1394برچسب:,ساعت 13:7 توسط نسیم| |


Power By: LoxBlog.Com