♥نسیم♥
از رسم زندگی باید اموخت... از گردش روزگار باید اموخت... از ادم های این حوالی باید اموخت... ک... ک هیچ گاه احساس ناب و دست نخورده یمان را خرج بی احساسی های هیچ بی احساسی نکنیم... یادمان باشد عاشقی کنیم...نه ادعای عاشقی... اگر♥ عشـــــــق ♥واقعی در قلب هایمان رسوخ کند... می شویم لیلی...می شویم مجنون... میشویم شرین....میشویم فرهاد... انقدر محو عاشقی میشویم ک عشقمان بیستون را هم از سر راه کنار میزند.... پس...عاشقانه عاشقی باید کرد... عااااااااشق دختر بودنمم... خداجونم ممنون ب خاطر همه چیزایی ک دارم... ولی واقعا دختر بودن خیلیییییییییی حس خوبیه نه عالیهههه.... یه دختر با احساس حساس خوشمل اوففففف چی میشه خخخخخخ گاهی یادت مملو از بعضی میشود... وانگار تو محکوم شده ای ک در خاطرات و یادکردنشان محصور بمانی... فقط یاد و بسسس. شاید با خودت کنار بیایی و این سهم سنگین از روزگار را بپذیری ولی... ولی وای بر ان زمانی ک دلت حکم بودن کسی رابدهد که... از او چیزی جز تنهایی هم اغوشت نیست... شاید بتوانی یادت را ارام کنی ولی قلبت را ....هرگز.
Power By:
LoxBlog.Com |